زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
 

ضلالت و شیطان (قرآن)





یکی از عوامل ضلالت که در آیات قرآن به آن اشاره شده، شیطان است.


۱ - از عوامل ضلالت



شيطان، از عوامل گمراهى انسانها:
۱. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ‌ ... وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً؛آيا نديدى كسانى را كه گمان مى‌كنند به آنچه از کتابهای آسمانی كه بر تو و پيش از تو نازل شده، ايمان آورده‌اند، در حالى كه مى‌خواهند براى داوری نزد طاغوت و حكّام باطل بروند؟! با اين‌كه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت کافر شوند. امّا شيطان مى‌خواهد آنان را در گمراهى دورى بيفكند.»
۲. «إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً وَ إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً • لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً؛آنچه آنها غير از خدا مى‌خوانند، تنها بتهايى است بى روح و بى اثر يا شيطانى سركش و ويرانگر. همان شيطانى كه خدا او را از رحمت خويش دور ساخت و او گفت: از بندگان تو، سهم معيّنى خواهم گرفت.»
۳. «يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ‌ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ؛اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد، و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت‌تا عورتشان را به آنها نشان دهد. چه اين‌كه او و طايفه‌اش شما را مى‌بينند از جايى كه شما آنها را نمى‌بينيد؛ امّا بدانيد ما شياطين را اولياى كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‌آورند.»
۴. «فَرِيقاً هَدى‌ وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ؛جمعى را هدایت كرده؛ و جمعى كه شايستگى نداشته‌اند، گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها كسانى هستند كه شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كردند؛ و گمان مى‌كنند هدايت يافته‌اند.»
۵. «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ؛و سرگذشت كسى كه آيات خود را به او داديم، بر آنها بخوان كه سرانجام خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد!»
۶. «إِنَّمَا النَّسِي‌ءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ؛تأخير ماه‌های حرام و جا به جا كردن آنها فقط، افزايشى در كفر مشرکان است؛ كه با آن، كافران گمراه مى‌شوند؛ يك سال، آن را حلال، وسال ديگر آن را حرام مى‌كنند، تا با مقدار ماههايى كه خداوند تحريم كرده هماهنگ شود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد)؛ و به اين ترتيب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زينت داده شده؛ و خداوند جمعيّت كافران را هدايت نمى‌كند.» در احتمالى نايب فاعل «زيّن» شيطان است.
۷. «وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ‌ • وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛و در قیامت، همه آنها در برابر دادگاه عدل خدا ظاهر مى‌شوند؛ در اين هنگام، ضعفا و پيروان نادان به مستکبران و پيشوايان گمراه مى‌گويند: ما پيروان شما بوديم؛ آيا اكنون كه گرفتار مجازات الهی شده‌ايم، حاضريد سهمى از عذاب الهى را از ما برداريد؟ آنها مى‌گويند: اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‌كرديم؛ ولى اكنون چه بى‌تابى كنيم و چه شکیبایی، تفاوتى براى ما ندارد؛ راه گريزى‌براى ما نيست. و هنگامى كه كار تمام مى‌شود، شيطان مى‌گويد: خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده باطل دادم، و تخلّف كردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اين‌كه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد؛ بنابراين، مرا سرزنش نكنيد؛ و خود را سرزنش كنيد. نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من. من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد بيزار و كافرم! به يقين ستمکاران عذاب دردناكى دارند!»
۸. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا؛آيا نديدى‌كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنان را شديداً تحريك كنند؟!»
۹. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ • كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى‌ عَذابِ السَّعِيرِ؛ بعضى از مردم، بدون هيچ علم و دانشى، درباره خدا مجادله مى‌كنند؛ واز هر شيطان سركشى پيروى مى‌نمايند. بر او مقرر شده كه هركس ولايتش را بر گردن نهد، بطور مسلّم گمراهش مى‌سازد، و به آتش سوزان راهنماييش مى‌كند.»
۱۰. «وَجَدْتُها وَ قَوْمَها يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ؛او و قومش را ديدم كه براى خورشید سجده مى‌كنند نه براى خدا؛ و شيطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه حق بازداشته؛ از اين رو هدايت نمى‌شوند.»
۱۱. «وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ؛ما قوم عاد و ثمود (را نيز به سبب اعمالشان هلاك كرديم)، و خانه‌هاى ويران شده آنان براى شما آشكار است؛ شيطان اعمالشان را براى آنان آراسته بود، از اين رو آنان را از راه خدا باز داشت در حالى كه بينا بودند (و حق را مى‌شناختند).»
۱۲. «وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى‌ عَذابِ السَّعِيرِ؛و هنگامى كه به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد.، مى‌گويند: نه، بلكه ما از چيزى پيروى مى‌كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم. آيا حتّى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند (باز هم تبعيّت مى‌كنند)؟!»
۱۳. «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ • إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ • أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ ...؛ اى مردم! وعده خداوند حق است؛ مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد، و مبادا شيطان فريبكار شما را نسبت به كَرَم خدا فريب دهد و مغرور سازد! به يقين شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد؛ او فقط حزبش را به اين دعوت مى‌كند كه اهل آتش سوزان جهنم باشند. آيا كسى كه زشتى عملش براى او آراسته شده و آن را زيبا مى‌بيند (همانند كسى است كه واقع را مى‌يابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد و سزاوار باشد گمراه مى‌سازد و هر كس را بخواهد و شايسته ببيند هدايت مى‌كند؛ پس جانت بخاطر شدّت تأسّف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام مى‌دهند داناست.»
۱۴. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ‌ • وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ‌ • وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ؛اى فرزندان آدم! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟! و اين‌كه مرا بپرستيد كه راه مستقیم اين است؟! او گروه زيادى از شما را گمراه كرد؛ آيا اندیشه نكرديد؟!»
۱۵. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ‌ • وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ؛ و هر كس از ياد خداوند رحمان، روى‌گردان شود شيطانى را بر او مسلط مى‌سازيم كه همواره همنشين او خواهد بود. و آنها (شياطين‌) اين گروه را از راه خدا باز مى‌دارند، در حالى كه گمان مى‌كنند هدايت‌يافتگان حقيقى آنها هستند.»

۲ - روش اضلال شیطان



سوء استفاده شيطان از گرايشهاى طبيعى انسان، براى گمراهى او:
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ‌ وَ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛محبّت امور مادى، از قبيل زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسب‌های ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولى اينها وسايل گذران زندگى دنيا است (وهدف نهايى نمى‌باشد)؛ و سرانجام نيك (و زندگى والا و جاويدان)، نزد خداست.»
در احتمالى، فاعل محذوف از «زيّن» شيطان است.

۳ - عناوین مرتبط



اضلال‌گری شیطان (قرآن)، عوامل ضلالت (قرآن).

۴ - پانویس


 
۱. نساء/سوره۴، آیه۶۰.    
۲. نساء/سوره۴، آیه۱۱۷.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۱۱۸.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۲۷.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۳۰.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۵.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۳۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۴۶.    
۹. زحیلی، وهبه، التّفسیر المنیر، ج ۱۰، ص ۲۰۶.    
۱۰. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۱.    
۱۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۲.    
۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۸۳.    
۱۳. حج/سوره۲۲، آیه۳.    
۱۴. حج/سوره۲۲، آیه۴.    
۱۵. نمل/سوره۲۷، آیه۲۴.    
۱۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۸.    
۱۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۱.    
۱۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۵.    
۱۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۶.    
۲۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۸.    
۲۱. یس/سوره۳۶، آیات۶۰-۶۲.    
۲۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۶.    
۲۳. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۷.    
۲۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۷۱۱.    
۲۶. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۱، ص ۳۴۲.    


۵ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۲۲، برگرفته از مقاله «عوامل ضلالت (شیطان)».    


رده‌های این صفحه : شیطان | ضلالت | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.